تعطیلات مامانی
سلام به دختر نازم. خوبی خوشگلم؟ مامانی هنوز باورش نمیشه که بیکار شده. هنوز بعضی شبا خواب امتحان می بینم ! این روزا همش با بابایی میریم بیرون. دلی از عزا در آوردیم!! چند شب پیش رفتیم سیرک بد نبود . ولی میترسیدم توی اون سر و صدا اذیت بشی آخه همیشه خونه ما خیلی آرومه و تو اصلابه صدای بلند عادت نداری روز جمعه هم رفتیم ییلاق و یه امامزاده رو هم زیارت کردیم. خیلی خوب بود
این روزا همش دارم کار خونه میکنم و کم کم جمع میکنم که 6 ماه میخوایم اینجا نباشیم وسایل جمع و جور باشه.البته خم و راست شدن واقعا برام سخت شده نفسم میگیره. تا الان که 28 هفته ام 8 کیلو چاق شدم.هر چی هم میخورم انگار تو گلوم موندهپایین نمیره.
یه روز هم رفتم بیرون و باز نتونستم جلوی خودمو بگیرم چند دست لباس برات خریدم. خیلی کوشولوان. اگه تونستم عکسشو میذارم.
فردا شاید برم یه سر دوستامو ببینم. با این شکم گنده خجالت میکشم آخه! تازههههههههه کارای فارغ التحصیلیم هم مونده.انشاله خدا خودش کمک کنه.
قربونت برم دختر گلم . دوست دارم فندقم.فعلا بای.