اولین مریضی
فندقی مریض شد! به همین راحتی باورم نمیشد . امروز صبح دیدم یکم بینیش گرفته که براش قطره ریختم و گفتم حتما به خاطر خشکی هواست . ولی از شب دیگه همش داره عطسه و سرفه میکنه. وقتی اون دهن کوچولوشو باز میکنه و سرفه میکنه جگرم کباب میشه. شبی که داشتم میخابوندمش گریم گرفت آخه هنوز خیلی کوچولوئه خیلی زوده سرما بخوره.البته خدارو شکر تب نکرده شیر هم خوب میخوره.
این چند روز بابایی هم یکم سرما خورده بود. پسر عموی فندق هم که اومده بود خونمون سرفه میکرد نمیدونم از کدوم یکیشون گرفته فقط امیدوارم زود زود خوب بشه. الان هم گذاشتمش تو کریر کنار خودم و پهلوی شوفاژ که گرم باشه و راحت بخوابه .خداروشکر تو خواب سرفه نمیکنه. دعا کنین زود خوب بشه خیلی براش ناراحتم.
یکشنبه هم خونه دوستم دعوتم. با دخترم! انشاله تا اون موقع خوب بشه بتونم ببرمش مهمونی.
دعااااااا کنین دوستان.
×امشب برای بار دوم بردمت حرم دخترم. این دفه دیگه بابایی هم بود و سه تایی رفتیم . باز هم آروم بودی و گذاشتی ما زیارت کنیم. فدات بشمممممم.
زود خوب شو فرشته کوچولوی من...