کارهای فندقی
سلام. امروز فندقی رو بردم حموم و الان کنارم خوابیده. منم از فرصت استفاده کردم و گفتم بیام از کاراش بنویسم.دیشب 12 خوابید و من خودم تا 2 بیدار بودم و داشتم کارامو میکردم که بیدار شد شیر خورد و دوباره خوابید. ساعت 3 دیدم کاملا سر حال بیدار شده و زل زده به من . لابد انتظار داشت باهاش بازی کنم.ولی من گذاشتمش رو پام که بخوابه خلاصه تا دوباره بخوابه ساعت شد 4خدا کنه دوباره خوابش به هم نریزه تازه چند روزه که خوب شده
خیلی منتظر روزی بودم که وقتی بهش اشاره کنم بیا بغلم دستاشو برام باز کنه. از اونجایی که بنده شانس ندارم اولین بار به صورت نصفه نیمه این حرکتو برای پرستارش انجام داد!!!!انشاله درستشو برای خودم انجام میده!!!!
تازگیها وقتی شیر میخوره همش دستشو میبره تو موهای خودش و میکشه . دردش هم نمیاد انگار الهی قربون اون کله ات بشم من.
راستی خیلی هم دوست داره با پلاستیک بازی کنه. وقتی عوضش میکنم تا یه چند دقیقه ای با بسته پوشک سرگرمه ولی بعد حرص میخوره که نمیتونه بخوردش و جیغ میزنه!
هوا هم اینجا گرم شده . فندقی هم که گرماییه خدا کنه اذیت نشه. منم هنوز روزا خونه ام و کارمو شروع نکردم. قراره بهم خبر بدن. خودم دیگه نمیخوام برم دنبالش چون فکر میکنم خیلی برام سخت میشه .
نمیدونم این شرایط تا کی ادامه داره...