ماه هشتم ـ اولین ماه رمضان با فندقی
سلام. بالاخره بعد از مدتها فرصتی پیدا شد که به اینجا سر بزنم. وای فندقی خیییییییییلیییییییییییییییییییییییییییی شیطون شده. یعنی یه لحظه آروم و قرار نداره. حتی توی بغل یکسره داره وول میزنه! خیلی هم نق نقو شده. نمیدونم از دندون بعدیه که میخواد دربیاد یا از خواص 8 ماهگی که حتی یه لحظه هم نمیشه از جلوی چشمش کنار رفت. خیلی به من وابسته شده و حتی با پرستارش که انقدر جور بود یکم مشکل پیدا کرده و منو میبینه زود میخواد بیاد بغلم! شبا هم حتما باید چسبیده به من بخوابه و یا دستمو بگیره یا دستشو بذاره رو صورتم. هر چقدر هم از خودم دور میخوابونم فایده نداره چون باز غل میخوره میاد میچسبه به من. تازه با پاهاشم همش لگد میزنه بهم!!! وقتی پیشش خوابیدم اگه...
نویسنده :
مامانی
12:50