فندقیفندقی، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره

هدیه خدا

مریضی مامانی

1391/7/15 14:00
نویسنده : مامانی
226 بازدید
اشتراک گذاری

سلام. من مریض شدم. همون شبی که پست قبلی رو گذاشتم شروع شده بود. داشتم میمردم. از شدت بدن درد گریه میکردمناراحت تب هم داشتم . فک کنم آنفولانزا شدم. دیگه مجبور شدم استامینوفن بخورم که یه ذره بهتر شدم. انقدر عرق می ریختم که یه حوله گذاشته بودم کنارم و خودمو خشک میکردم!ناراحت

میدونی دختر مامانی از چی خیلی ناراحت بودم؟ از اینکه اینجا هیچکسو نداریم یه لیوان آب دستم بده. خودم مجبور شدم با اون حالم سوپ درست کنم . البته بابایی هم یکم کمک کرد خودش هم عطسه و آبریزش داشت . میترسیدم اونم بگیره . خلاصه که غریبی هم بد دردیه.

دیشب هم انقد کمرم درد گرفته بود همش میگفتم نکنه درد زایمان باشه!تعجب  خیلی ترسیدم. دخترم نکنه یه وقت زودتر به دنیا بیای ها. آخه هنوز  30  هفتته خیلی کوچولویی. حتما تو هم اذیت شدی قربونت برم . دعا کن زود خوب بشم. البته الان یکم بهترم امیدوارم کامل خوب بشم.

دوستان برای من و نی نی دعا کنین...خیلی بد بود...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

نی نی و مامی
16 مهر 91 7:59
الهی فدات شم کاش اونجا بودم میومدم کمکت میکردم مراقب خودت باش عزیزم که بیشتر از این شدت نگیره مریضیت
پریسا
19 مهر 91 22:10
سلام مامانی...لباسای نی نی خیلی ناز بودن...دستت درد نکنه...
مامان بعد از اين
19 مهر 91 22:20
ايشالا بهتر شي زود زود..من هم آنفلوآنزا گرفتم تو حاملگي همينطوري عين خودت تنها هم بودم..واقعا نمي‌تونستم از تخت بلند شم برم تا آشپزخونه يه ليوان آب بخورم، خيلي بد بود، ولي مي‌گذره!
نی نی و مامی
24 مهر 91 12:59
سلام این آدرس جدیدمه.
نی نی و مامی
26 مهر 91 9:47
خیلی مراقب خودت باش حسابی نگرانتم کاش بیای یه خبری بدی. www.nini-mami.blogfa.com
نی نی و مامی
29 مهر 91 8:58
مامانی بهتر نشدی هنوز؟؟ چند روزه نیستی نگرانت شدم.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هدیه خدا می باشد