فندقیفندقی، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره

هدیه خدا

فندق شیطووون و پر نیاز!

1392/1/30 14:06
نویسنده : مامانی
372 بازدید
اشتراک گذاری

سلام. فندق جان دیشب ساعت 3 صبح خوابیدن و برای همین الان خوابه که من تونستم بیام بنویسم! الان هم دارم با یه دست سیب میخورم و با دست دیگه تایپ میکنم چون باید تا خوابه از وقتم حداکثر استفاده رو بکنم!  فقط بگم که خیلی شیطون شده خیلیییییییییییی. کم کم داره پشیمونم میکنه که چند سال دیگه براش یه داداش یا خواهر بیارمنیشخند!!! اگه این خاله پرستار نبود که فکر کنم دیوانه میشدم. خدا رو شکر با هم دیگه خوبن. البته موقعی که صبحا میاد فندقی رو نگه میداره من فقط میرسم کارای خونه رو انجام بدم یا یه غذایی چیزی بپزم. گاهی 3-4 روز کامل تو خونه ام و اصلا نمیتونم بیرون برم. وقتی هم میرم همش استرس دارم که تنهاش گذاشتم و حتما الان داره گریه میکنه!ناراحت

راستی این چند روزه یه کتاب خوندم به نام " روشهای آرام کردن کودک نا آرام" که خیلی جالب بود. در واقع گروهی از نوزادان و شیرخواران رو توصیف کرده بود که خیلی شبیه فندق من بودن و اسمشون رو گذاشته بود " بچه های پر نیاز " و کلی توضیح داده بود که با اینا باید چه جوری رفتار کرد چه جوری خوابوندشون و .... تاااازه میگفت تا میتونین بغلشون کنین و راه ببرین و اصلا از بغلی شدن نترسین! یا نذارین تو تختش جیغ بزنه تا خودش خوابش ببره( البته من هیچ وقت این کارو نکردم) و حتما توی بغل خودتون و با تکون دادن بخوابونین یا در حال شیر دادن .و اینکه اصلا نذارین بچه گریه کنه و فوری بغلش کنین چون گریه زیاد اصلا برای بچه خوب نیست. خیلی کتاب جالبی بود متاسفانه الان وقت ندارم همه نکات مهمشو بگم...

اتفاق خاصی این روزا نیوفتاده و همش به بچه داری و خونه داری میگذره. بعد از این همه مدت یه روز تنهااااایی برای خودم رفتم بیرون و کلی برای خودم خرید کردم که یکم حالم خوب بشه! واقعا مادر بودن کار طاقت فرساییه و خیلییییییییییی گذشت میخاد.

یه چیزی که این روزا خیلی دوست دارم درست کردن غذا برای دخملی تو قابلمه های کوچولوئه که خیلی کیف میده!قلب البته خیلی کم میخوره و زود سیر مشه و بیشترش میمونهناراحت فکر کنم این ریزه میزه بودن و کم غذا بودنش به خودم رفته! مهم نیست فقط سالم باشه نمیخاد تپلی بشهزبان

خوب دیگه من برم . برامون دعا کنین! راستی بازم بگم دوستان من همتونو همیشه میخونم ببخشید اگه نمیرسم کامنت بذارم چون اکثرا با موبایل میخونم و نمیشه...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان آیهان کوچولو
30 فروردین 92 14:43
ای جانم فندقی خاله داره غذا میخوره.

میخوای داداش یا آجی بیاری براش

از منم بعضی وقتا میپرسن بعد آیهان بازم میخوای بچه دار بشی میگم واالله نمیدونم ولی فکر نکنم

دارم خودمو حسابی آماده میکنم واسه 53 روز دیگه


آره به نظرم یکی کمه . تنها میمونه . ولی اگه به این کاراش ادامه بده پشیمون میشم!




مامان بعد از اين
31 فروردین 92 20:49
ماشالله چقدر بزرگ شده انگار همين ديروز بود که تو دل مامانش بود...مي‌بيني چه زود رشد مي‌کنن؟


آره واقعا بعد از تولدشون زود میگذره
مائده(ني ني بوس)
1 اردیبهشت 92 12:56
قرررربون اين فندقي شيرين بره خاله

ممنون خاله جون

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هدیه خدا می باشد